همین آقای خامنهای من ، آقای اردبیلی ، آقای مهندس موسوی ، حاج احمد آقا و آقای خامنهای ، معمولاً هفتهای یک جلسه با هم داشتیم. نو بت حاج احمد آقا که میشد ، خدمت حضرت امام(ره) نیز میرسیدیم. یکی از آن جلسات که در محضر امام برگزار شد ، بعد از عزل قائم مقام رهبری بود. جلسه بسیار تلخی بود. ما نگران آینده بودیم و احساس نگرانی خودمان را به ایشان منتقل کردیم و گفتیم: مشکل مهم ما این است که با توجه به پیری و کهولت شما و لزوم آمادگی ما برای مراحل بعد ، کسی برای جانشینی حضرت عالی نداریم! حضرت امام(ره) لحظهای مکث کردند و بعد فرمودند: «چطور نداریم! همین آقای خامنهای» اصلاً در ذهن ما چنین چیزی نبود. واقعاً خبر تازهای بود. بعد از این بیان ، بحث جلسه تمام شد. ولی در همان جا ، مقام معظم رهبری به حضرت امام(ره) گفتند: من از جناب عالی تقاضا میکنم که از این جمع بخواهید و تکلیف کنید تا مطالب این جلسه ، سری باقی بماند. ایشان هم فرمودند: «آقایان این مسئله را نگه دارند و جایی بازگو نکنند». این عمیقترین جملهای بود که من درباره مقام معظم رهبری ، از امام شنیدم. آیه الله هاشمی رفسنجانی رهبر شایسته در زمان ریاست جمهوری آیه الله خامنهای ، معظم له به کره شمالی مسافرت کردند. آن سفر ، سفر بسیار جالبی بود. حضرت امام(ره) گزارشهای آن سفر را از تلویزیون میدیدند. برای حضرت امام ، استقبال مردم کره و سخنرانیها و مذاکرات مقام معظم رهبری با سران کره شمالی ، بسیار جالب بود ، به حدی که معظم له با دیدن تصاویر تلویزیونی آن سفر ، فرمودند: «الحق ایشان (آیه الله خامنهآی) شایستگی رهبری را دارند». این کلام امام امت ، برگرفته از الهامات الهی و غیبی حق تعالی بود. امروز ایشان حقیقتاً رهبر شایستهای هستند. حجه الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی رویای حکمت پس از رحلت حضرت امام ، مجلس خبرگان ، آیه الله خامنهآی را برای رهبری انتخاب کرد. این موضوع برای من سنگین بود. همان شب در عالم رویا دیدم که در جایی شبیه جماران هستم و همه علما و رجال کشور در صف جماعت نشستهاند و منتظر ورود امام هستند ، تا به امامت ایشان نماز را بخوانند. حضرت امام وارد شدند و هنگامی که به مقام معظم رهبری رسیدند ، دست به پشت ایشان گذاشتند و فرمودند: شما بایستید و نماز بخوانید. سپس رو به جمع کردند و گفتند: از این به بعد ، باید من و بقیه به ایشان اقتدا کنیم. با این خواب ، برای من روشن شد که کار مجلس خبرگان بسیار مهم بود و آقا مورد تأیید هستند. برای بار دوم ، به خواب رفتم و باز همان ماجرا تکرار شد. چون بیدار شدم ، استغفار کردم و خوشحال شدم که چنین موضوعی برای من روشن شد. برای بار سوم ، خوابیدم و باز همان رویا تکرار شد. چون چشمهایم را گشودم ، اشک در حدقهها جاری گشت و گونههایم با نمنم باران اشک ، شست و شو گردید. حجه الاسلام و المسلمین میرحسینی چهره نورانی بعد از انتخاب آیه الله خامنهای به رهبری ، روزی من به ملاقات ایشان رفتم. نورانیت فوقالعادهای در چهره معظمله دیدم. پس از دیدار به حجهالاسلام موسوی کاشانی گفتم: اگر امکان دارد ، اجازه دهید ، تا من یکبار دیگر آقا را ببینم. آقای موسوی علت را پرسید و من در جواب گفتم: این آقا ، آن آقایی نیست که بنده با ایشان در مدرسه نواب مشهد درس خواندهام ؛ بلکه در معظمله تحولی اتفاق افتاده که خارج از ذهن است. به نظر من ، آیه الله خامنهای از طرف خداوند ، مأموریت یافتهاند که این انقلاب و ملت مسلمان ایران را راهنمایی و شهود کنند. این عظمت ، آن روز ، در چهره مقام معظم رهبری مشهود بود. آیه الله محمدی گیلانی تا کنون شخصیتی... بعد از صدور قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل ، فشارهای زیادی از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر ما وارد میشد ؛ تا قطهنامه را بپذیریم. در همان ایام ، خاویار پرزدکوئیار ، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد ، برای رایزنیهای لازم به ایران آمد. یکی از برنامههای وی ، ملاقات با رییس جمهور ، آیه الله خامنهای ، بود. پس از ملاقات ، خاویار پرزدکوئیار به من گفت: رییس جمهور شما در کدام دانشگاه سیاسی فارق التحصیل شده است؟ من از چند دانشگاه معتبر دنیا ، مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از سی یال است که کار سیاسی میکنم و اکنون ده سال است که دبیرکل سازمان ملل متحد میباشم. در این مدت ، کمتر شخصیت سیاسی و رییس جمهوری هست که وی را ندیده و با او گفت و گو نکرده باشم ، ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشمندتر از رییس جمهور شما ندیدهام. آقای علی محمد بشارتی
104 سال پیش ، کودکی به دنیا آمد که برخلاف تصور همه ، برگی از دفتر تاریخ ، توسط وی ورق خورد. کودک دیروز ، رهبر امت امروز گشت و او کسی جز امام خمینی نبود. امامی که به همه ثابت کرد، جهان تنها سه بت شکن دارد: ابراهیم خلیل الله ، محمد رسول الله و خمینی روح الله. امام خمینی شخص بارزی بود که توانست کمر اهریمن را خم ، دیو استکبار را معدوم و کاخ سلطنتی را منهدم سازد ؛ بیان این کارها شاید در زبان ساده آیند ، اما تصورش دشوار است. امام کاری را آغاز کرد و نهالی را در سال 42 بر زمین استوار نمود که جوانان معتقد ، دست در دست هم با توکل به پروردگار خویش ، به فرمان رهبر لبیک گفته و خونهای سرخشان را ریختند تا نهال کاشته شده آبیاری شود.چرا که میخواستند آن را هرچه سرسبزتر و بارورتر سازند. آنها به آرزویشان رسیدند. قیامهای 17 شهریور ، 13 آبان ، قیام قم و تبریز ، همه و همه نتیجه داد و در پرونده تاریخ ، کارنامه قبولی از آن امام و مردم پاک و سلحشور ایران گشت. امام خمینی خوشه ستم و سلطنت شاهنشاهی را پس از 2500 سال با داس ارادهاش و با قبول همه سختیها و مشقتها ، برچید و در زبالهدان تاریخ جای داد زیرا که وی چنین میخواست و خواستهاش نیز این چنین عالی جامه عمل پوشید. در شطرنج زندگی امام برنده و شاه مات شد. امام خمینی قلبی داشت رئوف که در عمق سینهاش میطپید و چیزی به نام تکبر و غرور در لغتنامه وجودش مفهوم نداشت. با کودکان ،کودک و با بینوایان ، همنوا و با نیازمندان همراز و با ستمدیدگان ، همگام. شعارش وحدت کلمه و مرامش استقلال ، خواستهاش آزادی و مقصدش جمهوری اسلامی بود. این وظیفه ایرانی است که باید از این درخت تنومند 28 ساله انقلاب اسلامی که ثمره تلاش امام راحل و شهیدان عزیز ایران است با جان و دل نگهداری کرده و راه آنان را ادامه دهد. انشاءالله
: لینکهای دوستان :
قرار دادن لینک های فوق در وبلاگ، به معنی تأیید محتوای آن ها نمیباشد.