سلام چند ماهی پیش تر بنده نیز با چند تن از این آدم نما ها درگیر شدم؛ وقتی بحث به جایی رسید که دیدند در شرف محکوم شدن قرار دارند، حتی ولایت فقیه را هم ـ درست مثل اربابانشان ـ انکار کردند. همان آدم نمایی که خاتمی را آیت الله می دانست، رهبری را قبول نداشت و به خود اجازه نمی داد که امام خامنه ای (دامه برکاته) را حتی آقا خطاب کند.
با مقدمه زیر، شما رو به تفکر درباره مسایل پیش اومده در پارسی بلاگ در عرض این چند هفته دعوت می کنم.
*****
به لطف خدا حافظه ی ما آنچنان هم ضعیف نیست، به خوبی دورانی که افسار بیت المال در دست رجال "تکنوکرات" بود را به یاد داریم؛ لیبرال مسلکانی که تنها و فقط تنها هدفشان توسعه اقتصادی بود و در عمل معتقد بودند که هر موضوع و مسئله ای، حتی دین و فرهنگ، بایستی در خدمت رشد و بالندگی اقتصاد و معیشت قرار گیرد و بر همین "مبنای فاسد"، پی ریزی اقتصاد کشور را نمودند.
اسلام نابی که خمینی کبیر(ره) و حضرت آقا بارها و بارها آن را فریاد کرده اند، مهجور ماند و آنچه به جایی نرسید همین فریادها بود. خون دلهایی که در این 16 سال نایب بر حق امام زمان(عج) خورد را فراموش نکنیم. اشرافیگری و رانتخواری، ثروتهای بادآورده ، فسادهای مالی و اخلاقی دولتمردان، ماجراهایی نظیر کنفرانس برلین، جشنواره رقص ایران زمین، حادثه کوی دانشگاه، غائله ی کردستان، ماجرای زهرا کاظمی، اقدامات و فجایعی چون تحصن و نامه ها و نطق های نمایندگان مجلس ششم علیه ولی فقیه، وزارت اطلاعات و ناجا، حملات بی وقفه ی روزنامه های زنجیره ای -که حضرت آقا آنها را صراحتاً پایگاه دشمن خواندند- به ارکان نظام و هزاران مصیبت دیگری که ذکر تمام آنها مجالی موستوفا می طلبد.
یادمان نمی رود بعضیها با پشت کردن به اهلبیت(ع) ابراهام لینکن را شهید قلمداد نمودند و رسما اعلام نمودند: "تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است"(غلامرضا سالار بهزادی/ روزنامه صبح امروز/ 23 آبان 78) ، "این تعصب غیر معقول است که طراحان سقیفه را الی الابد گناهکار بدانیم"(تقی رحمانی/ روزنامه فتح/ 17 فروردین ماه 79)، "حتی معصومین هم خود به خود، بدون نظارت مردم و به طور اصولی در معرض انحراف هستند"(عزت الله سحابی/ روزنامه عصرآزادگان/16 دی 78) ؛ راستی حرفهای چند روز قبل اکبر اعلمی را هم که یادتان نرفته؟!
آنان معتقد بودند که: "بیعت و رای مردم است که پایه و مشروعیت مردمی حکومت را می سازد و هر تکیه گاهی جز این برای تشکیل اداره حکومت مردود است."(رجبعلی مزروعی/ تریبون رسمی مجلس/18 آذر 81)، "جامعه ی ولایی، انحصارگر و مستبد است و ارزشی برای توده ها قائل نیست"(ابراهیم یزدی/ هفته نامه پیام هاجر/ فروردین77)، "ولایت فقیه، یعنی حکومتی توتالیتر و ضد مردمی"(امیر خرم/ روزنامه همشهری/ شهریور 77)
*****
برادر بزرگوارم ـ خط شکن آوازه ـ ، شناختی که هم من، هم شما و هم بقیه دوستان پارسی بلاگی از این گرگ های آدم نما داریم، جای هیچ گونه بحثی را برای ما باقی نمی گذارد. اینان را همان شایسته است که بروند با امریکای 300 ساله گفت وگوی تمدنها داشته باشند! این بی دینان، همان افرادی هستند که امیر عباس را فردی تازه به دوران رسیده خطاب کردند، حال آنکه همان امیر عباس جانباز شیمیایی بود و جانش را در راه دفاع از ملت و رهبرش گذاشته بود. اینان همان کوفیانی هستند که هم علی را تنها گذاشتند، هم حسین را سربریدند.
برادرم، شما چه انتظاری از این منافقین دارید، چرا دست از سرشان برنمی دارید؟ مگر ندیدید که همین منافقان حتی از دوستان خود سوءاستفاده کردند و به اجبار از آنان خواستند که آن پیام کثیف و سراسر تهمت و نیرنگ را در بین پارسی بلاگی ها پخش کنند؟
...
اما ما دیگر فهمیده ایم که در میانمان آدم نماهایی هستند که خود را آدمکی بیش نمی دانند و برای دستیابی به اهداف سیاسی کثیفشان از هیچ چیزی دریغ نمی کنند.
-------------------------------
پ.ن1: بیست و نهمین 22 بهمن مبارک.
پ.ن2: اگه می خوای به این پست نظر بدی، فقط نظر خودتو بگو، بقیه رو ولش. اگه نظر خاصی نداری، تعارف نکن. همین جوری هم قبولت دارم.
پ.ن3: متن داخل ستاره ها (*****)، توسط دوستی نوشته شده که اگه آدرس وبلاگشون رو پیدا کردم، براتون میذارم.
یا علی
: لینکهای دوستان :
قرار دادن لینک های فوق در وبلاگ، به معنی تأیید محتوای آن ها نمیباشد.